تفتان و چشم اندازهای زیبا و بکر
تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۱۳۸۷۸
ایسنا/سیستان و بلوچستان سیستان و بلوچستان سرزمین نخل و آفتاب با تاریخی کهن و آثار و اماکن متعدد باستانی و تاریخی و مناظر بکر و دیدنی جذابیتهای بیبدیل فراوانی برای گردشگران داخلی و خارجی دارد.
تفتان یکی از مناطق بکر و دستنخوردهای است که همه ساله در فصول مختلف سال چشمنواز گردشگران داخلی و خارجی میشود، این منطقه قرنها است که با زیباییهای دلانگیزش مامن و میزبان کوهنوردان و گردشگران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردریا نام دریاچهای در تفتان است؛ این دریاچه یکی از جاهای دیدنی خاش محسوب میشود و کمک بسیاری به اکوسیستم منطقه میکند، حضور چنین دریاچه طبیعی باعث بهوجودآمدن پوشش گیاهی خاصی در منطقه شده بهتبع پوشش گیاهی، حیوانات خاصی نیز در این منطقه زندگی میکنند حتی خود دریاچه نیز زیستگاهی برای انواع گونههای ماهی به شمار میآید.
منطقهای که این دریاچه در آن قرار گرفته دارای ارتفاعات زیبا و پوشش گیاهی با گونههای متنوع دارویی است که نمونهای از گونههای معروف این منطقه شامل زیتون وحشی، بنه و بادامکوهی میشود.
علیرضا شهنوازان، فرماندار تفتان در گفتگو با ایسنا باتوجهبه موقعیتها و جاذبههای گردشگری این شهرستان بیان کرد: یکی از جاذبهها و جاهای بکر و دستنخورده طبیعت تفتان دریاچه سردریا است که در دامنههای جنوبی تفتان در ارتفاع ۲۶۸۵ متری از سطح دریا قرار دارد که گویی سینه کوه را شکافتهاند و اشک از دل کوه سرازیر شده است.
وی تصریح کرد: چشمه جوشان آب شیرین آبک از زیر سنگلاخها به بیرون جوشیده و از ترکیب این دو پدیده طبیعی شاهد بهوجودآمدن دریاچهای زیبا بنام سردریا هستیم، این دریاچه آبی به زلالی اشک و به سردی یخ دارد که در هر فصل از سال زیباییهای خاص خود را دارد که ترکیب کوهستان، منظره دریاچه و مراتع سرسبز منظرهای خیره کنند به وجود آورده است.
فرماندار تفتان با اشاره به موقعیت جغرافیایی دریاچه، گفت: از جاذبههای دیگر منطقه و علاقهمندان به طبیعت پیادهروی و کوهنوردی است که به تجربهای فراموشنشدنی تبدیل خواهد شد بهتبع پوشش خاص و تنوع گیاهی حیوانات خاصی نیز در این منطقه زندگی میکنند حتی دریاچه نیز زیستگاهی برای انواع گونههای ماهی بشمار میرود.
وی بیان کرد: درگذشته قایقسواری و ماهیگیری در دریاچه سردریا وجود داشته که باگذشت زمان و خشکسالی و بهتبع آن کاهش آب دریاچه دیگر امکان چنین تفریحاتی وجود ندارد.
شهنوازان تصریح کرد: خوشبختانه این دریاچه به دلیل اینکه کمتر شناخته شده هنوز بکر و دستنخورده مانده است چرا که هر کجا دست انسان پیش رود منطقه را در راستای نیازها و ایجاد رفاه بیشتر دچار تغییر میکند.
این مقام مسئول با اشاره به وجود جاذبههای زیبای تاریخی و طبیعی در منطقه، افزود: در نزدیکی دریاچه امکان اقامت وجود ندارد؛ ولی در روستاها امکان کرایهخانههای شخصی وجود دارد که برای اقامت کوتاهمدت مناسب هستند و میتوان از طبیعت بکر و خوشآبوهوا استفاده کرد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها نوروز 1402 ماه رمضان استانی ورزشی خراسان شمالی استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها جاذبه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۱۳۸۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکیم یا بردپیت؟
جناب حکیم از همان کودکی به دلیل داشتن اعضای بیقرار، دائما ازاین شاخه به شاخه میپرید و مثل دوست و برادر عزیزمان تارزان، یکجا بند نبود. برای همین هم عضوی در صورتش نبود که نشکانده باشد. شاید فکر کنید اغراق میکنم؛ بله درست فکر میکنید! به هرحال ما از همین اغراقها پول درمیآوریم. القصه! حکیم که از کودکی زیبا به نوجوانی در هم شکسته تبدیل شده بود، تلاش میکرد خودش را با روشهای سنتی زیبا کند. حتی دست به هنجارشکنیهایی هم در زمانه خودش زد؛ مثلا ایشان همان حنای مورد استفاده مادرش رابه سرودستهایش تاآرنج میزد.روی دماغش باذغال،خال بزرگ مشکی میگذاشت وطبق بررسیهای تیم تحقیقاتی نوجوانه، هنوز چرایی این اقدامات روشن نشده است و ما این را هم به مجموعه حماقتهای جناب حکیم افزودیم.حکیم در جستوجوی زیبایی۲
بعد از اینکه حکیم متوجه شد با انسانهای دیگر متفاوت است، این تفاوت در استفاده از قابلیت سفر در زمان بود و نه خدای ناکرده تفاوت در عقل و هوش.(بین خودمان بماند که ایشان از نظر عقلی هم متفاوت بود. بله! کم داشت.) چنین عرض میکردم که حکیم بعد از کشف قابلیت سفر در زمان، سری هم به تهران۱۴۰۳زد. اینبار برای چه؟ برای زیباتر شدن.احساس میکرد به دلیل این زشتیها زندگی مشترکش در حال فروپاشی است. به هرحال زن حکیم بودن تبعات خودش راداشت. شما فکرش را بکن چقدر سخت است که هر که از راه میرسد، میپرسد: واقعا؟ زن اون حکیم شدی؟ و بعد چهرهاش را جوری درهم بکشد که انگار با نسخه زشت سمندون مزدوج شده است. هرچند به نظر من، ایراد حکیم نه در ظاهرش که در باطنش بود. شاید بگویید نظر من مهم نیست ( بله! نظر من اصلا مهم نیست.)راویان میگویند حکیم تا پایش را گذاشت به آینده،سری به مراکز زیبایی شهلاجون و دوستان زد و با همه تلاشهایش نتوانست آنهاراقانع کندکه چند کار زیبایی_آرایشی فشرده انجام دهند.پس سراغ دکتر زیبایی رفت ودر اولین اقدام وقت جراحی دماغ گرفت تا آن را تبدیل به بینی کند.همچنین او تاکید کرد که ازدماغش، فقط سوراخ هایش را میخواهد. همچنین چون بعد از عمل دماغ ۴۰ سیسی ژل میچسبد، به لب وگونه وهرجا که نیاز به برآمدگی داشت، ژل تزریق کرد و آنقدر تزریق کرد که نزدیک بود معتاد ژل بشود و پوستش بترکد.وقتی که دیگر پوستش ظرفیت تزریق ژل نداشت ومطمئن شدذخیره ژلی دکتر را تمام کرده است و کاملا زیبا شده(که نشده بود!)به گذشته و زن وزندگیاش برگشت اما متاسفانه همسرش در اولین برخورد، گمان کرد جن بوداده دیده است. اوبعد ازکشیدن چند جیغ بلند وفوت کردن دوسه تا صلوات و بسما... سکته کرد.
حکیم پرو
حکیم بعد از سکته همسرش از شدت غم وغصه محل را ترک کرد و باز به آینده سفر کرد. اینبار قصدش زیبا شدن نبود چون خیال میکرد زیباتر از برد پیت شده است(اینکه برد پیت را از کجا میشناخت به خودمان مربوط است) به آینده آمد تا پول در بیاورد. به هرحال امکان نداشت جایی بوی کار انساندوستانه بیاید وشامه اقتصادی حکیم کار نکند. ایشان احساس کرد بُرد در دکتر زیبایی شدن است، پس یک دفتر و دستکی برای خودش راه انداخت و با استخدام یک دکتر قلابیتر از خودش، کار را شروع کرد. ایشان توانست با خراب کردن یک میلیون و۲۰۰ بینی در ایران،رکورددار مزخرفترین و قالتاقترین دکتر زیبایی را به دست آورد.یک موضوعی که جا نشد در متن قبلی بگوییم، این که جناب حکیم بعد از عمل دماغ و تزریق ژل، یک تتوی حکیم به انگلیسی و فارسی هم روی بدنش انداخت. فارسیاش را کف دست راستش حک کرد و انگلیسیاش را کف دست چپ. ایشان اعتقاد داشت با زدن دو کف دستش به یکدیگر تبدیل به نسخه حکیم پرو میشود. متاسفانه به دلیل بالا رفتن قیمت دلار و عدم توانایی ما در خرید نسخه پرو، ما دسترسی به حکیم پرو نداریم.